18263 1404/06/26 - 09:50 بردیا امیرتیموری – سردبیر ماهنامه پیام‌آوران معدن و فولاد

گاز؛ مؤلفه فراموش‌ شده در فرمول قیمت‌ گذاری آهن اسفنجی

درست در زمانی که عیار رقابت در بازارهای جهانی فولاد به شدت افزایش یافته، صنعت فولاد ایران، به‌ویژه بخش احیای مستقیم (DRI) و تولید آهن اسفنجی، نه‌ تنها مزیت نسبی جذابی را از دست داده بلکه در معرض یک چالش ساختاری جدی قرار گرفته است؛ چالشی که ریشه در سیاست‌ های ناظر بر قیمت‌ گذاری گاز دارد.

گاز؛ مؤلفه فراموش‌ شده در فرمول قیمت‌ گذاری آهن اسفنجی
درست در زمانی که عیار رقابت در بازارهای جهانی فولاد به شدت افزایش یافته، صنعت فولاد ایران، به‌ویژه بخش احیای مستقیم (DRI) و تولید آهن اسفنجی، نه‌ تنها مزیت نسبی جذابی را از دست داده بلکه در معرض یک چالش ساختاری جدی قرار گرفته است؛ چالشی که ریشه در سیاست‌ های ناظر بر قیمت‌ گذاری گاز دارد.

واقعیت‌ ها چه می‌گویند؟

در سال‌های اخیر، دولت نرخ گاز صنایع فولاد را چندباره افزایش داده است؛ برای مثال در لایحه بودجه ۱۴۰۲، افزایش حدود ۷۵٪ برای نرخ گاز صنایع فولاد تصویب شد. همچنین گزارش‌ ها نشان می‌دهند که در طول چهار سال گذشته، نرخ گاز برای فولادسازان تقریباً ۳۰ برابر شده است، در حالی که افزایش قیمت آهن اسفنجی یا محصولات فولادی به مراتب کمتر بوده است. این امر باعث شده سهم هزینه گاز در بهای تمام‌شده تولید آهن اسفنجی از حدود ۱۲٪ به بیش از ۲۵٪ افزایش یابد.

از سوی دیگر، فرمول تعیین قیمت پایه آهن اسفنجی در بورس کالا بر اساس ضریب گندله یا ضریب شمش است؛ به‌عبارت دیگر، قیمت آهن اسفنجی به صورت یک نسبت از قیمت سنگ آهن گندله یا شمش تعیین می‌شود، بدون آنکه هزینه گاز در آن ضریب وارد شود.

مسئله کجاست؟

وقتی هزینه گاز – که در تولید آهن اسفنجی نقشی فرآیندی و کلیدی دارد، نه صرفاً سوخت – به شکل چشمگیری افزایش می‌یابد، ولی قیمت فروش آهن اسفنجی بر مبنای فرمولی ثابت باقی می‌ماند که گاز را جزو مؤلفه‌هایش قرار نداده؛ در این حالت:

1. زیان مخفی و فشار مالی: فولادسازان آهن اسفنجی ناچارند هزینه بالاتر گاز را از محل حاشیه سود بکاهند. اگر قیمت‌گذاری فروش بازنگری نشود، بخشی از تولیدکنندگان به منطقه زیان‌دهی می‌رسند.

2. از بین رفتن مزیت نسبی: ایران در فناوری احیای مستقیم (DRI) به دلیل دسترسی تاریخی به گاز ارزان سرمایه‌گذاری کرده است. این مزیت اگر هزینه گاز واقعاً در محاسبه قیمت لحاظ نشود، کم‌کم محو خواهد شد.

3. پیامد برای صادرات و ارزآوری: وقتی قیمت تمام‌شده آهن اسفنجی افزایش یابد، سودآوری برای صادرات به بازارهای جهانی کاهش می‌یابد و کالاهای فولادی به‌ ویژه آهن اسفنجی ممکن است از نظر رقابتی به ضرر ایران شود.

4. نابسامانی بازار داخلی: قیمت فروش محصولات پایین‌ دستی فولاد تحت تأثیر این هزینه‌های پنهان خواهد شد و مصرف‌کننده نهایی فشار تورمی بیشتری را تحمل خواهد کرد.

تحلیل: گاز دیگر نمی‌تواند جزئی از فرایند تولید نادیده گرفته شود

با این وضعیت، یک پرسش اساسی پیش می‌آید: آیا گاز هنوز “جزئی از فرایند تولید” است؟ پاسخ به نظر من باید روشن باشد: نه. با افزایش چند برابری هزینه گاز، این نقش کلیدی دیگر نمی‌تواند به صورت پنهان در ضریب نمایشی قیمت آهن اسفنجی لحاظ نشود. گاز باید به عنوان یکی از مؤلفه‌های هم‌سنگ با مواد اولیه و انرژی برق در فرمول قیمت‌گذاری لحاظ شود؛ یعنی:

• قیمت پایه آهن اسفنجی در بورس کالا باید شامل بخش مشخصی برای هزینه گاز (به ازای هر متر مکعب مصرفی یا هر تن تولید) باشد.

• دولت باید ضریب قیمت‌گذاری را بازنگری کند تا این هزینه غیرمستقیم ولی واقعی در قیمت فروش دیده شود.

• اگر قیمت گاز به صورت غیرشفاف یا بدون محاسبه اثر آن در قیمت تمام‌ شده تعیین شود، فشار تورمی و زیان اقتصادی تولیدکنندگان افزایش خواهد یافت.

پیشنهادها برای اصلاح سیاست‌ ها

1. شفاف‌سازی فرمول قیمت‌ گذاری: وزارت صنعت و وزارت نفت باید همکاری کنند تا ضریب “هزینه گاز” به صورت مستمر و شفاف در محاسبه قیمت آهن اسفنجی لحاظ شود؛ هم برای عرضه داخلی و هم برای بورس کالا.

2. مکانیسم تعدیل تدریجی: افزایش قیمت گاز را به صورت پلکانی و اعلام‌ شده به تولیدکنندگان، همراه با دوره‌های انتقالی، اعمال کنند تا صنایع فرصت تنظیم هزینه‌ها و بهره‌وری را داشته باشند.

3. حمایت ویژه برای صادرات: در شرایطی که قیمت تمام‌شده افزایش یافته، مشوق‌های مالیاتی یا تعرفه‌های صادراتی مناسب برای محصولات فولادی به ویژه آهن اسفنجی صادر شود تا رقابت‌پذیری در بازارهای خارجی حفظ شود.

4. پروژه‌های بهینه‌سازی انرژی: دولت باید تسهیلات یا بسته‌های حمایتی برای شرکت‌هایی که شدت مصرف گاز را کاهش داده‌اند (بهبود کوره‌ها، بازگشت حرارت، بازیافت انرژی و…) فراهم کند.

5. گفت‌وگوی تخصصی: تشکل‌ های فولادی، انجمن‌ ها و وزارت‌خانه‌ ها باید نشست‌ هایی برگزار کنند تا حقیقت هزینه‌ واقعی تولید شناسایی شود و سیاست‌ها بر این مبنا تدوین شوند، نه صرفاً بر مفروضات.

نتیجه‌ گیری

افزایش قیمت گاز، اگرچه به نظر خیلی‌ها تنها یک تصمیم مالی است، در واقع ضربه‌ای ساختاری بر پیکره صنعت فولاد به شمار می‌آید. وقتی هزینه‌ ای که قبلاً “پنهان” بوده است، حالا بزرگ و آشکار شده، ادامه سیاستی که آن را در فرمول قیمت‌ گذاری نادیده می‌گیرد، غیرمنصفانه و غیرمنطقی است.

به باور من، اکنون زمان آن رسیده است که قیمت گاز به‌عنوان مؤلفه اصلی تولید آهن اسفنجی شناخته شود و نه چیزی که “جزئی از فرایند تولید” تلقی می‌شد اما هرگز به قیمت فروش بازتاب نیافت. اگر این اصلاح انجام نشود، نه تنها فولادسازان آسیب می‌بینند، بلکه کل زنجیره فولاد و اقتصاد ملی در معرض آسیب خواهد بود.

بردیا امیرتیموری
سردبیر ماهنامه پیام‌آوران معدن و فولاد

لینک کوتاه:
آخرین خبرها