به گزارش پیام آوران معدن و فولاد: ببینید، سفرهای که در آن نان نباشد چراغ نیاز ندارد. اتفاقی که الان دارد میافتد این است که ما باید با مردم صحبت کنیم. شاید مردم از چیزهای دیگری ناراحت باشند و هر چقدر هم دولت با آنها صحبت کند، برخوردشان متفاوت باشد، اما ما بهعنوان نماینده کارگران داریم با شما حرف میزنیم. صدها هزار کارگر صنعت فولاد در خطر بیکاری هستند. این شوخی نیست. دیگر صحبت از بیمه تأمین اجتماعی و خواهش برای مهلت قسط بانک، گذشته است.
اگر قرار باشد از اردیبهشت تا شهریور ـ یعنی فصل گرما ـ برخی کارخانهها با سهمیه برق کمتر از ۷۰ درصد تعطیل میشوند و کارخانههایی که فقط یک خط تولید دارند، با ۷۰ یا ۸۰ درصد برق، عملاً تعطیل میشوند. این تعطیلی فقط برای تابستان نیست؛ بعدش که آبان میرسد، محدودیت گاز شروع میشود. اینکه آقای خلیفه سلطانی گفتند ارزش جایگزینی صنعت فولاد ۳۰ میلیارد دلار است، ارزش سرمایهگذاری برای جایگزینی است؛ یعنی فرض کنیم که میخواهیم این ۳۰ میلیارد دلار را دور بریزیم.
در سال ۱۴۰۲ تراز تجاری صنعت فولاد، شش و نیم میلیارد دلار مثبت بود و در سال ۱۴۰۳، پنج میلیارد دلار مثبت. یعنی یک و نیم میلیارد دلار ارزآوری کمتر. من نمیدانم سیاستگذار این را متوجه میشود یا نه. اگر کارخانه تعطیل شود، دولت دیگر مالیاتی دریافت نمیکند، دیگر ارزی هم وارد کشور نمیشود. این پنج میلیارد دلار تراز تجاری مثبت یعنی جلوگیری از واردات ۲۰ میلیارد دلار. این یعنی نابودی کامل اقتصاد ملی. این یعنی کسری بودجه و تورم بیشتر. یعنی اینکه سفرهای هست که برق و گاز و بنزین دارد، اما گوشت و نان در آن نیست که کسی بخورد.
این برق و گاز و بنزین که با یارانه به مردم داده میشود، شما میبینید همهجا چراغها کامل روشن است، پروژکتورها در خیابان، وسط روز روشن است.
اینکه قدرت خرید مردم را در مصرف انرژی بالا میبرید، بعد عدهای به اسم اقتصاددان این حرفهای پوپولیستی را میزنند که «مگر مردم ما به دلار درآمد دارند؟» شما مقایسه کنید، حداقل حقوق کارگر در امارات به درهم شش برابر ایران است؛ قیمت بنزین ۳۰ برابر. کشور امارات با جمعیت زیر ده میلیون و درآمد سرانه هشت برابر ایران، قیمت بنزینش با برابری نرخ ارز، شش برابر گرانتر است. خب آیا مردم آنجا بد زندگی میکنند؟ نه، ولی به جای بنزین و گاز و برق، چیزهای دیگر دارند؛ قدرت خرید پروتئین و لباسشان بالاتر است.
من خواهش میکنم از آقای رئیسجمهور یک تصمیم اساسی بگیرند. ما در جلسه اخیر با وزیر صمت هم نگرانی جدی ایشان را دیدیم. اتفاقاً ایشان حتی جدیتر و تندتر از ما این مسائل را مطرح کردند. اگر شرکت تولید نکند، مالیات نمیدهد و سال آینده دولت با کسری بودجه جدی مواجه میشود. اگر ما صادرات نداشته باشیم، نهتنها همین پنج میلیارد دلار ارز نداریم، بلکه باید ۲۰ میلیارد دلار واردات داشته باشیم. اوضاع واقعاً بحرانی است.
این سادهترین کار است که دکمه را بزنید و برق کارخانه را قطع کنید. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، مطمئن باشید که تا نهایتاً ۷ سال آینده، نه برق خواهیم داشت، نه گاز، نه شغل و نه نان. پس خودتان یک فکر اساسی به حال مصرف انرژی بکنید و از دولت بخواهید برق کارخانهها را قطع نکنند. این کارگران، برادران و پدران شما هستند که در آستانه بیکاری قرار گرفتهاند.
درباره مصرف آب هم همین حرفهای پوپولیستی زده میشود؛ کل مصرف آب صنعت فولاد فقط ۱۵ صدم درصد کل مصرف کشور است (حدود ۱۵۰ میلیون متر مکعب در سال). از این مقدار هم، اگر اشتباه نکنم، حدود ۱۱۰ میلیون متر مکعب با بازچرخانی پساب شهرها و انتقال آب خلیج فارس تأمین میشود. مصرف برق فولاد ۵,۵۰۰ مگاوات است و ۴,۰۰۰ مگاوات آن را خود صنعت با نیروگاههای اختصاصی تولید میکند. سهم مصرف گاز فولاد در کشور هم فقط پنج تا هفت درصد است.
آیا درست است به خاطر پنج تا هفت درصد صرفه جویی، صنعتی با این همه ارزآوری و این همه اشتغال را تعطیل کنیم؟ اشتغال مستقیم و غیرمستقیم صنعت فولاد نزدیک به دو میلیون نفر است. اگر قرار باشد صرفاً هفت درصد صرفهجویی کنید، باید بگویید دو میلیون نفر با خانوادههایشان، چه خواهند کرد؟
ما این حرفها را برای تاریخ ثبت میکنیم، چون بارها گفتهایم و هر بار هم بعدش همان شد که هشدار دادیم. مسیر همین است و اگر اتفاق بیفتد، همه خواهند گفت «یک عدهای قبلاً هشدار داده بودند.» وقتی کارخانه تعطیل شد، دیگر به راحتی برنمیگردد.
منبع: معدن مدیا