به گزارش پیام آوران معدن و فولاد: این یادداشت به بررسی تضاد میان سیاست های اعلامی حمایت از تولید و واقعیت های پرهزینه ای میپردازد که میتواند توان شرکت های پیشرو را تضعیف کند.
صنعت فولاد ایران در سال ۱۴۰۴ در حالی وارد فصل جدیدی از رقابت منطقهای و جهانی شده که مجموعهای از چالش های ساختاری، مسیر تولید را دشوارتر از همیشه کرده است. بحران انرژی و قطع های مکرر برق، افزایش قیمت حامل های انرژی، قیمت گذاری دستوری و اجبار به فروش با نرخ های تعیین شده، تصویر واقعی از شرایطی است که امروز تولیدکنندگان فولاد با آن دست و پنجه نرم میکنند. این در حالی است که محصولات صادراتی با دلار ۷۰ هزار تومانی قیمت گذاری میشود اما هزینهها و مواد اولیه بر پایه نرخهای بالاتر از ۱۰۰ هزار تومان محاسبه میگردد؛ شکافی که نهتنها حاشیه سود را محو میکند، بلکه عملاً انگیزه سرمایهگذاری و توسعه را نیز کاهش میدهد.
در چنین فضایی، انتظار میرود سیاست گذاری های اقتصادی و صنعتی با هدف برداشتن موانع و تقویت بنگاههای توانمند صورت گیرد. اما واقعیت آن است که فشار چنین سیاست هایی بیش از همه بر دوش شرکت هایی میافتد که مسیر توسعه را انتخاب کردهاند و تلاش کردهاند در برابر محدودیت ها، همچنان برنامه های پیشرفت خود را زنده نگه دارند.
شرکت فولاد اکسین خوزستان در سال های اخیر با توسعه خطوط تولید، افزایش توان مهندسی، دستیابی به گریدهای خاص و ورود به حوزههای استراتژیک مانند ورق های فوق استحکام API، به یکی از بازیگران مهم زنجیره فولاد کشور تبدیل شده است. تولید گریدهایی مانند X۶۵MS که برای سالها نیاز کشور را از محل واردات تأمین میکرد، نماد روشنی از توان این شرکت در رقابت با تولیدکنندگان جهانی است.
اکسین امروز نهتنها در حوزه تأمین نیاز صنایع نفت، گاز، انرژی و پروژههای زیرساختی نقش کلیدی دارد، بلکه چشم انداز روشنی در حوزه صادرات و ورود به بازارهای جدید نیز ترسیم کرده است. این مسیر توسعهای بدون اتکا به منابع خارجی و با سرمایه انسانی متخصص، پژوهش های داخلی و ارتقای مستمر فناوری طی شده است.
اما ادامه این مسیر روشن، نیازمند زیرساختهایی است که بارها در سیاستهای کلان کشور بر آن تأکید شده اما در اجرا نمود کافی نداشته است.
موانعی که نباید به مانع تراشی تبدیل شوند
برای شرکتی مانند فولاد اکسین، قطع برق در ماههای اوج تولید، تنها یک اختلال فنی نیست؛ وقفهای است که برای هر ساعت آن میلیونها تومان زیان ایجاد میشود و برنامهریزی تولید را تحت تأثیر قرار میدهد. از سوی دیگر، افزایش پیدرپی هزینه های انرژی بدون تناسب با قیمت گذاری محصولات، فضای رقابتی را از تولیدکننده سلب میکند.
قیمت گذاری دستوری نیز اگرچه با هدف کنترل بازار داخلی انجام میشود، اما در عمل همچون ترمزی عمل کرده که حرکت شرکتهای توسعهمحور را کند میکند. شکاف میان نرخ گذاری صادراتی و هزینه تمام شده، عملاً انگیزه صادرات را کاهش داده و محدودیت های مالی جدیدی برای تولیدکنندگان ایجاد کرده است.
واقعیت آن است که نمیتوان از شرکت های پیشرو انتظار داشت در مسیر توسعه حرکت کنند، اما همزمان موانع ساختاری بر سر راهشان قرار داد. چنین سیاست هایی بیش از آنکه حمایتی باشد، ناخواسته به «چوب لای چرخ توسعه» تبدیل میشود.
فولاد اکسین خوزستان نماد شرکتی است که در سخت ترین سال های اقتصادی، مسیر توسعه را ادامه داده و توانسته بخشی از نیازهای حیاتی کشور در حوزه ورق های خاص را تأمین کند. با این حال، ادامه این موفقیت نیازمند ثبات در فضای تولید، اصلاح سیاست های قیمتی، مدیریت چالش انرژی و حمایت واقعی از بنگاههای صنعتی است.
بازارهای جهانی منتظر شرکتهایی نیستند که درگیر مشکلات داخلی اند؛ رقابت امروز نیازمند تصمیم گیری سریع، حذف موانع و تقویت شرکتهایی است که ظرفیت تبدیل شدن به بازیگران منطقهای را دارند.
اگر قرار است صنعت فولاد ایران در سال ۱۴۰۴ و پس از آن نیز جایگاهی قدرتمند داشته باشد، حمایت از شرکت هایی مانند فولاد اکسین باید از مرحله شعار عبور کرده و به اقدام عملی تبدیل شود.