در افق 1404 برای تولید 55 میلیون تن فولاد برنامهریزی شده است. براساس پایشهای انجام گرفته ظرفیت تولید فولاد کشور در حال حاضر نزدیک به هدفگذاری موردبحث است. بااینوجود فاصله قابل توجهی میان تولید واقعی و ظرفیت تخصیص یافته به این صنعت است. ضریب بهرهبرداری از صنعت فولاد کشور در سال 1402 حدود 65 درصد برآورد شده است. کاهش مداوم ضریب بهرهبرداری از صنعت فولاد بهمنزله افت سودآوری در این صنعت و همچنین کاهش رقابتپذیری در این بخش است.
همزمان با بروز چالشهای مستمر برای صنعت فولاد ایران، کشورهای همسایه که روزگاری از آنها با عنوان بازار مصرف فولاد ایران نام برده میشد، اقدام به احداث واحدهای فولادسازی کردهاند. همین موضوع نیز آینده بازار مصرف فولاد کشور را با اماواگر روبرو کرده است.
بیتوجهی به توسعه زیرساختهای انرژی دیگر چالشی است که روند فعالیت فولادسازان ایرانی را متاثر ساخته است. در سالهای اخیر با آغاز فصل گرما شاهد بروز محدودیت در تامین انرژی صنعتگران هستیم. این محدودیت انرژی به دلیل ناترازی در تولید و مصرف برق ایجاد میشود. درواقع سیاستگذار به توسعه زیرساختهای انرژی همپای توسعه جمعیت کشور و همچنین ارتقا ظرفیتهای صنعتی، بیتوجه بوده است. به این ترتیب با افزایش سطح مصرف برق در ماههای گرم سال، تامین انرژی به چالشی جدی برای ایران بدل میشود. به دنبال بروز محدودیت در روند برقرسانی به صنایع کشور، بسیاری از صنایع بزرگ و بهویژه فولادسازان اقدام به احداث نیروگاه کردهاند؛ هرچند هنوز نسبت به وعدههای دولتمردان مبنی بر تخصیص برق تولیدی آنها در مواقع ضروری مطمئن نیستند.
علاوهبر محدودیت در تامین برق، تامین گاز صنایع و بهویژه فولادسازان نیز در ماههای سرد سال با چالش جدی روبرو میشود. این محدودیت درحالی است که منابع غنی گاز یکی از انگیزههای اصلی سرمایهگذاران برای فعالیت در زنجیره فولاد کشور بوده است. اما در حال حاضر نهتنها گاز حکم مزیت صنعت فولاد ایران را ندارد بلکه به پاشنه اشیل صنعت فولاد کشور نیز بدل شده است. محدودیت گاز در حالی است که ایران در رده بزرگترین دارندگان ذخایر گازی دنیا بهشمار میرود اما در این سالها برای بهرهمندی از ذخایر گاز کشور به درستی برنامهریزی نشده است. توسعه این ذخایر نیازمند سرمایهگذاری قابل توجه است و با توجه به محدودیتهای پیش روی کشور در جذب سرمایه بهخصوص در سایه تحریم، توسعه این صنعت متناسب با نیاز کشور، دور از ذهن بهنظر میرسد. بنابراین میتوان اینطور ادعا کرد که آینده مبهمی در انتظار صنعت فولاد کشور است.
بروز چالشهای جدی در مسیر صنعت فولاد کشور درحالی است که در سالهای گذشته مجوزهای متعدد و قابل توجهی برای توسعه فولادسازی در کشور صادر شده است. میزان مجوزهای صادر شده برای تولید فولاد در کشور به ۱۴۵ میلیون تن رسیده است. این حجم از مجوزهای صادر شده درحالی هستند که بازار مصرفی برای این صنعت وجود ندارد.
در ادامه از وضع قوانین و مقررات ناکارآمد باید بهعنوان سد بزرگ در مسیر فعالیت صنعتگران نام برد. بهعنوان مثال سیاستهای ارزی بانک مرکزی و دولت در ماههای گذشته و الزام به بازگشت 100 درصد ارز حاصل از صادرات، از میزان فروش فولادسازان به بازارهای جهانی کاسته است. این سیاست ضربات جدی را به اعتبار فولادسازان تحمیل میکند و حضور آنها را در بازار رقابت بینالمللی دشوارتر از پیش خواهد کرد. سیاستگذاری ناکارآمد و ضربه به تولید بارها به شکلهای مختلفی همچون وضع تعرفه، عوارض و ... خود را نمایش داده و هرچند اجرای آنها پس از مدتی متوقف شده، اما ضربات مهلکی را به تولید تحمیل کرده است. تداوم تحریمهای خصمانه علیه ایران و نبود امکانی برای تعاملات جهانی دیگر چالشی است که صادرات و به دنبال آن تولید و توسعه فولادسازی را متاثر میکند.
با توجه به چالشهای یاد شده از تابآوری صنعت فولاد کشور به شدت کاسته شده است. منظور از تابآوری ظرفیت بازگشت دوباره به فعالیت پس از تحمل یک دوره تنش، است. زمانی یک صنعت تابآور است که بتواند شوکهای موقت یا دائم را جذب کرده و با سرعت خود را با شرایط وفق دهد، بدون اینکه ثبات خود را از دست بدهد. اما اکنون زنجیره فولاد کشور در مرز از دست رفتن توان بازیابی خود قرار گرفته است. از سیاستگذاران انتظار میرود با توجه به حجم بالای سرمایه جذب شده به این صنعت، اثرگذاری آن بر اقتصاد و تولید ناخالص داخلی و همچنین اشتغالزایی گسترده آن، فکری برای بهبود شرایط کنند. تداوم این مسیر بهمنزله شکست زودهنگام صنعت فولاد ایران است.