14135 1403/09/19 - 14:36 سیامک راشت نیا

در گفت‌وگو با حسین عباس‌نیا، معاون امور معدنی فولاد سنگان مطرح شد؛

لزوم بازنگری در سیاست‌ های واگذاری و ثبت معادن

طی ده تا پانزده سال گذشته، شاهد واگذاری‌های گسترده‌ای در بخش معدن بوده‌ایم. بسیاری از مردم و بخش خصوصی در هر نقطه‌ای که تصور می‌کردند نشانی از مواد معدنی وجود دارد، اقدام به ثبت معدن کردند.

لزوم بازنگری در سیاست‌ های واگذاری و ثبت معادن

به گزارش پیام آوران معدن و فولاد: حسین عباس‌نیا، معاون امور معدنی فولاد سنگان

لطفاً درباره وضعیت تأمین مواد اولیه و ماشین‌آلات توضیح دهید. آیا این ماشین‌آلات و تجهیزات به‌روز هستند؟

در صنایع معدنی، اولین حلقه زنجیره تولید، معدن است. از معادن، صنایع پایین‌دستی شکل می‌گیرد که شامل صنایع فرآوری و تولید فلزات مختلف مثل فولاد، مس و آلومینیوم می‌شود. در واقع، تمامی این صنایع به تأمین پایدار مواد اولیه از معادن وابسته‌اند. ما نیز به دلیل تکیه به معدن سنگ‌آهن سنگان، بخشی از مواد اولیه‌مان را از این معدن تأمین می‌کنیم. دولت به ما سهمیه‌ای اختصاص داده است که از این معدن بتوانیم سنگ‌ آهن مورد نیاز خود را دریافت کنیم. بنابراین، به‌طور مستقیم وارد فعالیت‌های معدنی نشده‌ایم؛ زیرا بخشی از نیازهای ما از طرف دولت تأمین می‌شود.

آیا شما تمایلی به ورود به فعالیت‌های استخراج معدن دارید؟

ما علاقه‌مندیم که خودمان وارد استخراج معدن شویم. اما محدودیت‌هایی وجود دارد که مانع از تحقق این موضوع می‌شود. یکی از محدودیت‌ها این است که ذخایر معدنی آزاد و قابل استفاده زیادی وجود ندارد و معدنی که بتوانیم مستقیماً از آن استخراج کنیم، کمیاب است. خوشبختانه ذخایر سنگ‌آهن سنگان به ما این اطمینان را می‌دهد که در بلندمدت، تأمین پایدار مواد اولیه را خواهیم داشت. در همین راستا، اقدام به خرید ماشین‌آلات جدید و به‌روز کرده‌ایم که به ما این امکان را می‌دهد که توان استخراج خود را افزایش دهیم و بتوانیم به‌طور مستقیم به عملیات استخراج بپردازیم.

روند واگذاری معادن در سال‌های اخیر چگونه بوده است؟

طی ده تا پانزده سال گذشته، شاهد واگذاری‌های گسترده‌ای در بخش معدن بوده‌ایم. بسیاری از مردم و بخش خصوصی در هر نقطه‌ای که تصور می‌کردند نشانی از مواد معدنی وجود دارد، اقدام به ثبت معدن کردند. اگر به نقشه‌های محدوده‌های معدنی که در وزارت صنعت و معدن موجود است نگاه کنید، می‌بینید که بسیاری از نقاط به‌طور موزاییکی و پراکنده ثبت شده‌اند. این وضعیت باعث شده تا فرصت‌های کمی برای دستیابی به مناطق معدنی جدید وجود داشته باشد. بسیاری از کسانی که محدوده‌ های معدنی را ثبت کردند، موفق به کشف مواد معدنی نشدند، اما همچنان محدوده‌ها را در اختیار دارند و رها نمی‌کنند و به محض اینکه مهلت ثبت محدوده‌شان تمام می‌شود، آن را تمدید می‌کنند. حتی گاهی مجوزشان باطل می‌شود اما به محض اینکه دولت مزایده برگزار می‌کند، مجدداً محدوده را می‌گیرند. حتی نمی‌دانند چه ذخایری در این محدوده وجود دارد.

با این شرایط، آیا هنوز هم فرصت‌هایی برای ثبت معادن جدید وجود دارد؟

به دلیل رویکرد فعلی و ضعف قوانین، ثبت معادن آزاد و بکر بسیار محدود شده است. تقریباً تمام نقاط قابل توجه در کشور که احتمالاً دارای ذخایر معدنی هستند، قبلاً ثبت شده‌اند و تنها برخی از نقاط بیابانی و دورافتاده باقی مانده است که احتمال کمی برای وجود ذخایر ارزشمند دارند. علاوه بر این، قوانین فعلی به گونه‌ای هستند که هر فرد با حداقل تخصص یا توانایی می‌تواند اقدام به ثبت معدن کند. این موضوع باعث شده تا برخی از محدوده‌های معدنی، سال‌ها در اختیار کسانی باشد که توان و دانش کافی برای بهره‌برداری از آن‌ها را ندارند.

قانون تصویب شده در سال ۱۳۹۰، محدودیت‌های بیشتری را برای ثبت معادن اعمال کرد و وضعیت اندکی بهبود پیدا کرد؛ پیش از آن، فرد تنها با داشتن ملیت ایرانی و ارائه مدارک شناسایی ساده می‌توانست اقدام به ثبت معدن کند. این قوانین سهل‌گیرانه باعث شد که بخش زیادی از محدوده‌های معدنی کشور در اختیار افرادی باشد که عملاً توان بهره‌برداری از آن‌ها را ندارند و فقط این امتیازات را نگه داشته‌اند و در چرخه معیوبی افتاده که مجوزها باطل می‌شود و دوباره افرادی محدوده‌ها را می‌گیرند و امکان اکتشاف از متخصص‌های این بخش سلب شده‌است.

شما آینده صنعت معدن و چالش‌های تأمین مواد اولیه را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

وضعیت فعلی و محدودیت‌های موجود به‌طور جدی مسیر فعالیت‌های معدنی را محدود کرده است. در حال حاضر بزرگ‌ترین تکیه‌گاه ما برای تأمین مواد اولیه، معدن سنگان است و به نظر می‌رسد تا زمانی که این محدودیت‌ها برطرف نشوند، شرایط به همین صورت باقی بماند. برای توسعه پایدار و تأمین مواد اولیه در صنایع معدنی نیاز به یک بازنگری جدی در سیاست‌های واگذاری و قوانین ثبت معادن داریم. به‌ویژه، لازم است که افرادی با تخصص و توانایی فنی بالا، امکان بهره‌برداری از معادن را داشته باشند تا این چرخه معیوب متوقف شود.

درباره نیازهای مواد اولیه کارخانه و چالش‌های مرتبط با آن توضیح دهید. به چه میزان سنگ‌آهن و کنسانتره نیاز دارید و از کجا تأمین می‌کنید؟

کارخانه ما سالانه حدود پنج میلیون تن کنسانتره سنگ‌ آهن مصرف می‌کند. برای تولید این مقدار کنسانتره، نیاز به سنگ‌آهن با عیار ۴۲ تا ۴۵ درصد داریم و این یعنی حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیون تن سنگ‌آهن باید تأمین شود. تأمین این میزان سنگ‌آهن برعهده دولت است و دولت تعهد دارد آن را به ما تحویل دهد. از آنجا که ما خودمان مستقیماً وارد عملیات استخراج نشده‌ایم، مستقیماً درگیر مشکلات معدن نیستیم. اما به‌طور غیرمستقیم این چالش‌ها بر ما هم اثر می‌گذارد.

منظورتان از چالش‌های غیرمستقیم چیست؟

یکی از مشکلاتی که به‌مرور زمان در معادن دیده می‌شود، افزایش نسبت باطله به ماده معدنی است. وقتی رگه‌های اصلی سنگ‌آهن در اعماق بیشتر قرار می‌گیرند، مجبوریم حجم بیشتری از باطله‌ها را استخراج کنیم تا به ماده معدنی دست پیدا کنیم. در گذشته، این نسبت یک به یک بود؛ یعنی به ازای یک واحد باطله‌برداری، یک واحد ماده معدنی استخراج می‌شد. اما حالا این نسبت به حدود سه واحد رسیده است. این یعنی برای استخراج همان میزان سنگ‌آهن، نیاز به تجهیزات سنگین‌تر و تعداد بیشتری داریم و به‌تبع، هزینه‌های عملیات معدنی هم افزایش می‌یابد. در نتیجه، این شرایط باعث بالا رفتن هزینه‌های تمام‌شده تولید می‌شود.

آیا راهکاری برای کاهش این هزینه‌ها وجود دارد؟

این مسئله نیاز به مدیریت و برنامه‌ریزی دقیق دارد. باید از همان ابتدا زنجیره تأمین را بهینه‌سازی کنیم و با استفاده از مهندسی و مدیریت بهینه، هزینه‌های باطله‌برداری را کنترل کنیم. در غیر این صورت، وقتی هزینه‌ها بالا بروند، قیمت محصول نهایی هم تحت تأثیر قرار می‌گیرد و این برای ما چالش‌برانگیز است. اگر معدن نتواند سنگ‌آهن مورد نیاز ما را تأمین کند، کل زنجیره تولید به مشکل برمی‌خورد.

این مسئله به حدی جدی است که حتی ممکن است باعث تعطیلی بخش‌هایی از تولید شود. برخلاف کشورهایی مثل چین که توانسته‌اند مواد معدنی را با هزینه پایین وارد کنند، در کشور ما این مسئله به‌دلیل هزینه‌های بالا و تحریم‌ها اصلاً به‌صرفه نیست. چینی‌ها مدت‌هاست که از کشورهایی مثل استرالیا و برزیل سنگ‌آهن وارد می‌کنند و به همین دلیل می‌توانند هزینه‌های تولید خود را پایین نگه دارند، اما برای ما تأمین داخلی به‌صرفه‌تر و حیاتی‌تر است.

با توجه به شرایط موجود، آینده صنعت فولاد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا زیرساخت‌های موجود پاسخگوی نیازها هستند؟

ظرفیت‌هایی که برای تولید فولاد کشور ایجاد شده‌اند، با ذخایر و زیرساخت‌های موجود کشور همخوانی ندارد. باید به آینده این صنعت توجه کنیم و ببینیم چند سال دیگر می‌توانیم این صنعت را به همین شکل پایدار نگه داریم. باید برنامه‌ریزی به گونه‌ای باشد که سرمایه‌گذاری‌های جدید ما حداقل بیست تا بیست و پنج سال به‌صرفه و پایدار باشند. یکی از چالش‌های اصلی ما، کمبود ظرفیت‌های حمل‌ونقل، به‌ویژه ظرفیت ریلی است. مجبور شده‌ایم برای جابه‌جایی محصولات به خرید کامیون‌های جدید روی بیاوریم، درحالی‌که با ظرفیت ریلی مناسب‌تر می‌توانستیم این هزینه‌ها را کاهش دهیم.

منبع: معدن‌ مدیا
لینک کوتاه:
آخرین خبرها